به گزارش روابط عمومی دفتر تبلیغات اسلامی، آیت الله علیرضا اعرافی در مراسم افتتاحیه چهارمین دوره طرح ملی «گفتمان نخبگان علوم انسانی» که در مرکز همایشهای غدیر قم برگزار شد، با اشاره به سابقه تمدنی دین اسلام اظهار داشت: اسلام تمدن ساز بود و از درون اندیشه دینی و قرآنی ما یک تمدن به وجود آمد.
وی ادامه داد: گرچه این زایش تمدنی اسلام بر ریل درستی قرار نگرفت اما به همان شکل نسبی، اسلام یک دین تمدنی بود و معنای تمدنی بودن این است که از بن مایه علمی، معرفتی و فکری برخوردار بود و توانست عرصههای مختلف زندگی بشر را پوشش دهد.
مدیر حوزه های علمیه سراسر کشور درباره نحوه مقابله تمدن اسلامی با دیگر اندیشههای مطرح در دنیا گفت: در این رویکرد تمدنی، اسلام با گشادهرویی و آغوش باز از همه اندیشههای مطرح دنیا استقبال و همه آن اندیشهها را پالایش کرد و زایش درونی داشت و در عرصههای گوناگون اندیشههای اسلامی بارور شد، که شاهد شکل گیری یک تمدن بودیم.
وی اضافه کرد: البته اگر این تمدن بر ریل درست قرار میگرفت، نمادها و نمودهای تمدن اسلامی به شکل ویژه رقم میخورد و از دامنه و عمق وسیعتری برخوردار میشد که این امر حاصل نشد، اما به شکل نسبی اندیشه قرآنی، آیات وحی و دستاوردهایی که در کتاب و سنت متجلی شد، در کنار هم قرار گرفت و قافلهای از فکر و اندیشه را در جهان اسلام به وجود آورد و همه دنیا را تحت تأثیر فکر و اندیشه خود قرار داد.
آیت الله اعرافی با اشاره به چگونگی شکلگیری تمدن اسلامی بیان کرد: اینکه تمدن اسلام چگونه شکل گرفت، ویژگیها و پایههای آن چیست، مقوله گسترده و عظیمی است که بایستی در جای خود مطرح شود، اما بنا بر مفروضات خود معتقد هستیم در بنمایه معرفت دینی و قرآنی تمدنی وجود دارد که میتواند استمرار داشته و با تحولات بشری همگام، هماهنگ و هدایتگر باشد.
وی به ویژگیهای تمدن اسلامی اشاره کرد و گفت: تمدن سازی اسلام یک تمدن سازی منحصر در عصری با یک مجموعه از مؤلفهها نیست، بلکه در عین سامانمندی، فراگیر و هدایتگر همه عرصههای وجودی بشر، از انعطافهای لازم نیز برخوردار است.
عضو شورای عالی حوزههای علمیه بیان کرد: در صورتی که این روح تمدنی در اسلام و تمدن سازی هماهنگ و قابل همراهی با تحولات زندگی و معیشتی بشر را بپذیریم، در عصر خود هم بایستی معتقد به آن باشیم و ما در گفتمان انقلاب اسلامی معتقد هستیم که اندیشه اسلامی امروز هم میتواند هدایتگر تمدن بشری باشد، اسلام این تجربه را در مقاطعی از تاریخ نشان داده است.
وی خاطرنشان کرد: این مفروضات قابل دفاع است، چرا که اندیشه اسلامی اینگونه نیست که صرفاً فردی، قلبی یا بخشهایی از ساحتهای زندگی را پوشش دهد یا اینکه فقه، اخلاق و فلسفه اسلام تعلیقهای بر زندگی بشر باشد، بلکه بیش از حالت تعلیقه و پیوست میتواند تمام ساحتهای زندگی بشر را در پرتو نور الهی بپروراند که البته این به معنای تعطیل کردن عقل و کاروان اندیشهورزی بشر نیست، بلکه به معنای تصرفاتی در سطح و عمق زندگی بشر برای گشودن عرصههای جدید و آفاقی نو است.